جدول جو
جدول جو

معنی برده رشه - جستجوی لغت در جدول جو

برده رشه
(بَ دِ رَ شِ)
دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندره شهرستان سنندج. سکنۀ آن 130 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ دِ رَ)
دهی است از دهستان سارال بخش دیواندره شهرستان سنندج. سکنۀ آن 165 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بَ دِ سَ رِ)
نام یکی از دهستانهای بخش اشترینان شهرستان بروجرد این دهستان در شمال باختری بخش واقع و محدود است از شمال به ملایر، از جنوب بدهستان قلعه حاتم و از خاور به جاده اتومبیل رو بروجرد به ملایر از باختر به دهستان جعفرآباد. از 23 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 11200 نفر و قراء مهم آن عبارتند از: توده زن، جعفرآباد، چهار بزه، یوسفعلی، قائیدطاهر، کفشگران، گلچهران، تل میان و نائی. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ رَ دَ / دِ)
صف صف. (از لغت فرس اسدی نسخۀ خطی کتاب خانه نخجوانی). رجارج. (یادداشت مؤلف) :
زیبا نهاده مجلس و خالی گزیده جای
ساز وشراب پیش نهاده رده رده.
شاکر بخاری
لغت نامه دهخدا
(گِ دَ)
دهی است از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه که در 20هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 12هزارگزی شمال راه شوسۀ میاندوآب به مهاباد واقع است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 275 تن است. آب آن از سیمین رود و چاه تأمین میشود. محصول آن غلات، چغندر و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(بَ دِ رَ شِ)
دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. سکنۀ آن 158 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(بَ دِ رَ شِ)
دهی است از دهستان ویسه بخش مریوان شهرستان سنندج. سکنۀ آن 200 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا